۱۳۹۳ شهریور ۱, شنبه

اظهارات کیمیایی درباره بهروز وثوقی، سعید امامی و...

مسعود کیمیایی با بیان اینکه برای ایرانی هایی که خارج از ایران هستند، دلگیر است، ادامه داد: بسیاری از کسانی که در زمان انقلاب از ایران رفتند، بعدها پشیمان شدند.

باید برای آنها شرایط طوری باشد که اگر می گویند اشتباه کردند بتوانند برگردند و این قضیه به ویژه درباره ی هنرمندان باید اتفاق بیفتد.
به گزارش ایسنا، کارگردان فیلم «قیصر» درباره هنرمندانی که در زمان انقلاب، از ایران رفتند، معتقد است: قرار نیست هنرمندان بتوانند تصمیمات درست سیاسی بگیرند چون آن ها اهل سیاست نیستند، به همین دلیل خوب است کسانی مثل بهروز وثوقی بتوانند برگردند و در اینجا کارهای خود را انجام دهند.
او همچنین اعتقاد دارد  که نسبت به سال های دهه 50 و 60 آثار سینمایی اش دچار افت نشده است، اما تاکید می کند، در تمام دوران فیلمسازی خود هیچ گاه کنار منابع قدرت قرار نگرفته است و این درخواست را دارد که جریان ارتباط او با سعید امامی تمام شود  چرا که از این قضیه لطمه زیادی خورده است.

خوب است بهروز وثوقی به ایران برگردد
کیمیایی درباره غم غربتی که در فیلم هایش وجود دارد، بیان کرد: این موضوع از همان ریشه های طبقاتی که در یک هنرمند شکل می گیرد، ایجاد می شود. انسان در هر شرایطی تنها است و من خیلی دلگیر کسانی هستم که خارج از ایران هستند.
او اضافه کرد: در شروع انقلاب اصلا معلوم نبود اتفاق چیست و خیلی ها آن را نمی فهمیدند و چون نمی فهمیدند از ایران رفتند. البته بعد هم به شدت پشیمان شدند و من با خیلی از آنها صحبت کردم و این موضوع را می دانم.
کارگردان «گوزن ها» در این باره اظهار کرد: یکی از کسانی که با او صحبت کردم رفیق من بود که گفت، بی خودی از ایران بیرون آمده است، به همین دلیل فکر می کنم باید شرایط طوری باشد که وقتی آنها می گویند اشتباه کرده اند بتوانند برگردند، مخصوصا هنرمندان باید، بتوانند به کشور بازگردند. اصلا مگر قرار است هنرمندان بتوانند تصمیمات درست سیاسی بگیرند؟
وی گفت: خوب است بهروز وثوقی به ایران برگردد، کارهایش را بکند و فیلم بسازد. از نظر ما او اشتباه کرد که رفت، اما وثوقی آدم سیاسی نیست و قطعا خودش هم می داند که اشتباه کرده است.
کیمیایی با بیان اینکه با رفتن بهروز وثوقی، یک بازیگر خوبمان را از دست دادیم، اظهار کرد: دیگر سی و پنج ساله گذشته و آن اتفاقات و داغی ای که خصیصه هر انقلابی است، تمام شده است. این ها هنرمندان این سرزمین هستند و باید بتوانند برگردند.

نمی توانم از سرزمینم دور شوم
مسعود کیمیایی که در برنامه «هفت» شامگاه گذشته 31 مرداد سخن می گفت در پاسخ به اینکه چرا خودش از ایران نرفت، گفت: من عاشق سرزمینم هستم و نمی توانم از اینجا دور شوم. من اینجا نفس می کشم و فیلم می سازم پس برای چه موضوعی بروم؟!
او یادآور شد: من در اینجا به تربیت دانشجویانی مشغول هستم و معلمی را شریف ترین کاری می دانم که انجام می دهم چون هر آنچه بلدم را آموزش می دهم.
وی درباره دانشجویان خود در موسسات فیلمسازی بیان کرد: اینها آینده سینمای ما هستند  و لذت بخش است که شاگردی فیلم خوب می سازد البته به همان اندازه هم سخت می گذرد وقتی شاگردی دیگر از پشت تو را می زند و در استخدام بی بی سی می شود، اما او هم بچه بود که این کار را انجام داد، هر چند کارش کثیف بود.

بحث سعید امامی را تمام کنید
کارگردان فیلم سینمایی «متروپل» در پاسخ به اینکه چرا فیلم هایش نسبت به سال های دور افت کرده است، گفت: من در کارم افت نکرده ام، اما فقط می توانم اشاره کنم به تعداد نیروهایی که صرف شد تا من فیلم خودم را نسازم.
او با اشاره به اینکه یکی دو سال قبل از «متروپل» پنج سناریوش رد شد و حتی برای «متروپل» چند بار نام فیلم را تغییر داد، درباره شرایط ممیزی ها در جریان ساخت فیلم گفت: اگر بخواهم درباره ی سینمای ایران و حاشیه هایش حرف بزنم، از آرامشی که دارم خارج می شوم.
وی سپس به یادآوری اتفاقاتی پرداخت که در سال 72 افتاده بود و این پرسش را مطرح کرد که اگر روزی یک مامور امنیتی یا پلیس سیاسی کسی را بخواهد، کیست که نرود؟ چون اگر نرود داستان دیگری شروع می شود.
وی ادامه داد: در آن زمان یکی از مدیران سینما گفت: (وزارت) اطلاعات مرا خواسته است. در آنجا پیشنهاد ساخت فیلمی به من داده شد که من قبول نکردم و می دانم به چند نفر دیگر هم پیشنهاد شد، این کار هیچ فضیلتی نیست چون فضیلت از جایی شروع می شود که تا این لحظه برای فیلمسازی هیچ پولی از قدرت نگرفته ام و هر آنچه بوده از همین بودجه ای است که مردم بلیت خریدداری کرده اند.
کیمیایی افزود: من در این سال ها از کنار این موضوع آرام رد شدم، اما مرتب بحث زیاد شد و گفتند فیلم «سلطان» یا «ضیافت»، همین فیلم هایی است که توسط ماموری که اسمش سعید امامی است، پیشنهاد شده است. من چیزی نمی گفتم ولی آن ها مرتب می گفتند سعید امامی. هرچند من داستان فیلم پیشنهاد شده را هم مطرح کردم تا همه بدانند که هیچ کدام از فیلم های من مشابه آن پیشنهاد نیست به همین دلیل در اینجا اعلام می کنم که اگر شما در فیلم های من یا در پایان آن ها اسمی مشابه سعید امامی دیدید که از او تشکر کرده ام، انکارم کنید.
کارگردان فیلم  «اعتراض» با گلایه از اینکه روشنفکرها بر سر این ماجرا با او چه کرده اند، گفت: این ماجرا بهانه ای شد که مرا بزنند و من در این سال ها خیلی سختی کشیدم. در حالی که ذات آن مستقل است و با بودجه ای که تهیه کننده هم اختصاص می دهد فیلم می سازم. پس تمام کنید این بحث ها را که من لطمه زیادی از این قضیه خوردم. من بدون اینکه از جایی سفارش قبول کرده باشم و بدون اینکه از جایی پول بگیرم فیلمهای خود را ساخته ام.
کیمیایی در این باره خاطرنشان کرد: آیا پس از ساخت سی فیلم بودجه فیلم های من باید اینقدر باشد؟ من خیلی دوست دارم کوروش را بسازم اما چیزی نمی گویم چون می دانم موقعیت این کار برای من پیش نمی آید.
این کارگردان سینما با بیان اینکه وقتی بی ادبی ها و یا عصبانیت ها شروع می شود مطلقا احترام کوچک و بزرگ رعایت نمی شود و به محض اینکه حرف بزنی،  آن چیزی را که در یک جایی نگه داشته اند دوباره مطرح می کنند و این کار یک شگرد شده که با آدم های سیاسی محبوب یا آدم های درشت تصمیم گیر کشورمان هم انجام می دهند.

۴ نظر:

ناشناس گفت...

ضمن تشکر از قدیمی ها باید یاد آور بشید که مجری نادان ووو سینمای قبل انقلاب را فاسد گفت و دوست داشت کیمیایی هم تایید کند که نکرد چرا اینفدر دوست دارند بگویند فاسد و بهروز ناصر فردین ووو باید اعتراف کنند که اشتباه کردند که بتوانند بازی کنند که فردین عزیز بهروز نپذیرفتند و امید که ناصرخان هم نروند وباز گردد اسطوره های زن هم زیر بار نرفتند درود بر اینها برای همین هست در قلب مردم جای دارند از پیگیری قدیمی ها سپاس
فراوان

ناشناس گفت...

احد احدی
من نمدانم نصیان پیری در اقای کیمیایی اثر کرده ویا مانند مصاحبه دفعه گذشته(که مدعی شده بود فروغ فرخزاد غسل داده)قصد دارد موج ایجاد کند سوا ر موج شده وبه مقصد برسد

ناشناس گفت...

دلیلی که بهروز وثوقی را اینگونه درنزد ایرانیان عزیز و مورد سپاس و قدردانی نگاه داشته تنها قدرت فوق العاده وی در بازیگری نبوده٬ بلکه توانایی او در تطبیق شخصیت واقعی خویش با کاراکترهای قهرمان فیلمهای خود است. که از آن جمله نوعدوستی کمک به دیگران٬ شهامت و بزرگ منشی اوست.

Unknown گفت...

چرا تنها آنهایی که اول انقلاب رفتند ؟چرا همه نه ؟مگر ایران میراث عمه جان فلان اصول گرا وفلان ملاست ؟خصوصا آنانی که بعد از انقلاب میراث خوار شده اند ایران سرزمین هر ایرانی است فرق نمیکند شاه است یا گدا بی خداست یا با خداالبته این ساده اندیشی است که این نظام عرضه این را داشته باشد که بتواند بگوید هرکس میخواید باز گردد.