۱۳۹۳ مرداد ۴, شنبه

مدیر اداره کتاب: نظر ما درباره «کلنل» مشخص است

علی شجاعی صائین می گوید نظر اداره کتاب درباره رمان «کلنل» محمود دولت آبادی مشخص است، اما فعلا و تا جمع بندی نهایی چیزی اعلام نمی شود.

مدیر دفتر ترویج و توسعه کتاب و کتاب خوانی (اداره کتاب) وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفت و گو با ایسنا، درباره وضعیت رمان «کلنل» گفت: از نظر ما وضعیت این رمان معلوم است، اما باید در تعامل با معاونت فرهنگی وزارت ارشاد و ناشر مشخص شود.
او همچنین درباره این که چرا اداره کتاب مستقلا نظر خود را اعلام نمی کند گفت: ما را معاف کنید. تا جمع بندی نهایی انجام نشود نمی توانیم چیز خاصی بگوییم، و هنوز نتیجه مثبت یا منفی مشخص نیست.
رمان «کلنل» در ایران با نام «زوال کلنل» در سال 87 از سوی نشر چشمه برای کسب مجوز نشر ارائه شده بود و در دولت جدید هم دوباره به اداره کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه شده، اما هنوز مجوز انتشار نگرفته است.
این کتاب آبان ماه سال 92 برنده جایزه  «یان میخالسکی» 2013 سوییس شد. دولت آبادی همچنین با نسخه ترجمه  این رمان نامزد جایزه  ادبی آمریکا برای بهترین کتاب ترجمه به زبان انگلیسی بود و نامش در فهرست نامزدهای اولیه جایزه  بوکر آسیا نیز قرار گرفت. ترجمه آلمانی این رمان هم موفقیتی را کسب کرد.

۲ نظر:

ناشناس گفت...

با درود
من میل دارم پرسشی را در میان نهم٬ پیشابیش از راهنمایی دوستان سپاسگزارم.
بنظر شما محمود دولت آبادی در رمان «کلنل» چه نکته ناگفته ای را بیان کرده
که برای گرفتن اجازه چاپ نوشته اش حاضر شده در مقابل هر ناکسی دولا شود و
هنوز هم می شود؟ البته فراموشمان نشود که در نظام پربرکت اسلامی عاقبت بخیر
شدن و راضی شدن حضرات از دولا شدگان باید با کمی خوش شانسی هم همراه
باشد والا کم نیستند کسانی که دههاست دولا مانده اند و نه خم به ابروی خودشان
امده و نه دل برادران مکتبی و هنر پروار اسلامی به رحم امده است! بقول شاعر
اجرت با امام « ره» نظر من با میر حسین نزدیکتر است ( دوران طلایی امام )
البته برادر نویسنده نمی دانم چرا بجای رخسارتان٬ سبیلتان از غم نداری٬ بدبختی
مردم زرد شده است؟ بقول صمد اقا هیچ کی نمی تونه مثل سیاسیون و هنربندان ما
مقابل جانی دولا شود و اسمش را هم بگذارد " گفتگوی انتقادی با وارثان انقلاب!!
نویسنده توانا لطفا اگر امکان دارد کمی بیشتر دولا بشو٬ شاید دل عه مام شاد شود .

مهرداد گفت...

ناشناسِ درمقابل کسی دولا نشده

سؤال کرده اید که: بنظر شما محمود دولت آبادی در رمان «کلنل» چه نکته ناگفته ای را بیان کرده
با احترام ، ازشما می پرسم به نظر شما چه نکته ی گفته شده ای را بیان کرده که دستگاه سانسور مخالف آن است؟ واصولاً چه نکته ای را باید بیان کنند، که شما قبول داشته باشی؟ آیا اصولاً با رمان نویسی مخالف هستید؟
در زمان انقلاب درداخل ایران عده ای مبارز در 10 ماهۀ اول سال 57 در داخل مستراح های عمومی شعارهایی برعلیه شاه وسرمایه داری با چاشنی مرگ و درود می نوشتند . وآرمان ها و آرزوهای خود را در چهار طرف دیواربا ذغال و ماژیک ثبت می کردند وخواهان سرنگونی حکومت شاه می شدند! ظاهراً آن هم نوعی مبارزه سیاسی بود که نمونۀ تکمیل یافتۀ آن می شود استاد هادی خرسندی .
دوست ناشناس - ادبیات و رمان یا هر داستان دیگری بیانیه حزب و گروه سیاسی نیست ، کلاشینکف هم نیست .همان گونه که صمد (صمدآقا) ژسه یا نارنجک نداشت وهنوز هم ندارد. نویسندگان وخصوصاً رمان نویسان هدف شان تأثیر تدریجی وبطئی ِ فکری و فرهنگی است.
من نمی دانم شما ازهموطنان خانم هستید یا آقا ، که درکلیّت موضوع تفاوتی درنظرات تان ندارد ولی اگر آقا هستید، حتماً سبیل تان زرد نیست چون لابد یا سیگار نمی کشید یا آن را تراشیده اید . ورنگ قسمت های دیگر بدنتان هم همان گونه که به عنوان یک امر شخصی به کسی ربطی ندارد، به من هم ربطی ندارد.
هرکس در هر کشوری مثلاً امریکا یا آلمان یا ایران زندگی می کند باید تابع قوانین آن کشور باشد. آیا شما می توانید در شرایط متعارف ، کار فرهنگی علنی برای مردم انجام دهید (که تأثیر واضح وبیشتری دارد) وضوابط و قوانین جاری را حتی وقتی قبول ندارید رعایت نکنید؟
یا باید همۀ آنچه را که طی سی و چند سالۀ اخیر تحت عنوان ومفهوم "هنر" به وسیله هنرمندان غیر وابسته درایران تولید شده واجرا گردیده است را تخطئه کنید یا همۀ آن هنرمندان تولید کننده را تعظیم کننده و دولا شوند درمقابل سانسورچی ها بخوانید ، که تولیداتشان هم قاعدتاً وابستۀ به عملکردشان است / پس ، بی ارزش است .

من پرویز صیاد را به عنوان یک روشنفکر وهنرمند بزرگ و خلاق / تاثیر گذار بر دوران خود در ایران / آگاه بر ذوق وسلیقۀ مردم وفرهنگ هموطنانش / تیز هوش در تشخیص شرایط کلی هنری وخواست عا مه مردم عادی و خواص درایران / مسلط بر امور تکنیکی سینما وتئاتر و نویسندگی / باپشتکار و خستگی ناپذیردر فعالیت های مختلف هنری ، می شناسم و در برابرهنر او به عنوان یکی از مؤثرترین هنرمندان تاریخچۀ سینما تئاتر ایران سرتعظیم فرود می آورم .
اما برخلاف شما معتقدم که علیرغم تیز هوشی ودانش صیاد ، فعالیت های سیاسی هنری توأمان ایشان پس از بهمن 57 یک اشتباه بزرگ بود.
که البته شاید با وجود آگاهی وشناخت فرهنگی ازشرایط واوضاع سیاسی کشور بر اساس عشق هنری وغریزۀ کاری انجام پذیرفته است. من به حال خودم تأسف می خورم که غلبۀ روش سیاسی این هنرمند بزرگ ما را از وجود هنر لذت بخش وبا محتوا و انسان شناسانه ی پرویز صیاد محروم کرد. تا جایی که مجبور باشیم این هنرمند واقعی را درکنار هادی خرسندی ببینیم. ای کاش پس از رفتن از ایران اگر از نظر روحی می توانست در آن فضا کارهنری نمی کرد ویا اگر مجبور بود تنها به کار هنری نابش می پرداخت وهنرش را آلودۀ سیاست نمی کرد.