۱۳۹۳ مرداد ۴, شنبه

برای تولد انوشیروان روحانی / جهان سرد خواهد شد، بدون رویاپردازانی مثل تو

موسیقی ما - آرش نصیری: اول مرداد ماه سالروز تولد استاد انوشیروان روحانی آهنگساز جاودانه ایران و خالق ترانه هایی چون «سلطان قلب ها»، «گل سنگم» و... بود.

به شمع ها نگاه کن، به گل ها و به خنده های شیرینی که به خاطر تو به لب ها نشسته. به این ترانه گوش کن که ترانه ای است از سرزمین تو و برای  تولد تو. تولدت مبارک:
مبارک، مبارک، تولدت مبارک
لبت شاد و دلت خوش، چو گل پرخنده باشی
بیا شمع ها را فوت کن که صد سال زنده باشی
ترانه ماندگار «تولدت مبارک» با این عبارت ها شروع می شود. کار ابدی استاد انوشیروان روحانی با کلام زنده یاد پرویز وکیلی که وقتی به آن گوش می کنید، نکته ای که به ذهن تان می رسد این است که قبل از این ترانه، چگونه تولد کودکان این سرزمین جشن گرفته می شد و در روز جشن تولدها چه می خواندند؟!
یکی از ماندنی ترین و زیباترین تصاویر نقش بسته در خاطر ما از موسیقی و پیانو، تصویر پیانویی است که خواننده ای جلوی آن ایستاده و می خواند و پشت پیانو یک لبخند شیرین نشسته است. هر چه تلاش کنید هم نمی توانید این خاطره را طور دیگری تجسم کنید. نه آن ملودی ها از آن اجرای زیبا و آن لبخند جدا می شوند و نه آن چهره ی زیبا و دلنشین از آن ملودی ها و لبخند که آنها همه اعضای پیوسته ی یک دلیل شیرین بودند: موسیقی.
پسری که در خانواده موسیقی به دنیا آمده و از همان کودکی بارقه استعدادش نمودار شده بود و بعد توسط پدر و دوستانش به بهترین شکل آموزش دیده و آنقدر نابغه بود که قبل از 20 سالگی بسیاری از پله های موفقیت را طی کند و از بیست و چند سالگی شده بود عضو ثابت شورای موسیقی تلویزیون و ملودی هایش شده بودند مثال بارز دلنشینی و البته استحکام، حالا پشت پیانو می نشست که زیباترین ملودی ها را با پیانوی سحرانگیزش برای خواننده ای اجرا کند. آن لبخند دلنشین کوچکترین جایزه خداوند به این روح شیرین است.
ملودی ها هم در امتداد همان تواناهایی روحی و تکنیکی است: «گل سنگم، گل سنگم، چی بگم از دل تنگم»، «سلطان قلبم تو هستی، تو هستی»، «کاشکی دوست نداشتم»، «غمت در نهانخانه ی دل نشیند»، «نوروز آمد»، «عاشق شدم من» و ده ها ملودی دلنشین دیگر.


 انوشیروان روحانی

حدود 500 ترانه دارد و برای ده ها فیلم موسیقی ساخته و سال ها در شورای موسیقی منشأ اثر بوده و بسیاری شاگرد تربیت کرده که بعدها هرکدام شان برای خود استادانی شده اند. نمونه اش برادرانش که البته آنها همراهانش هم بوده اند. اردشیر و شهریار و شهداد. شهداد البته از همان نوجوانی دل در گرو عشق به موسیقی کلاسیک داشت، هرچند موسیقی را از پدرش رضا روحانی و برادر بزرگش انوشیروان و استادانی چون جواد معروفی آموخته بود. او هم هرچند یکی از معروف ترین رهبران ارکستر در سطح جهان است، اما ملاحت ساخته هایش را از همان آموخته های نوجوانی اش دارد. جایی که احساس و عاطفه و خاطرات و دانش یک جا جمع شده اند. جایی که در آن، موزیسین جوان و شاید هم نوجوان، ملودی های پر از احساس برادر بزرگ تر را تنظیم می کرد که یکی از مشهورترین آهنگسازان روزگار خود بود. انوشیروان روحانی در موسیقی ما تأثیرگذار بود و آثارش دارای امضاء مشخص بودند و مهم ترین وجه مشخصه شان احساس و استحکام شان.
سال ها قبل، وقتی «تولدت مبارک» و چندین آهنگ تأثیرگذار دیگرش را ساخته و در اوج شهرت بود، خبرنگار یکی از نشریات معروف آن زمان از او پرسیده بود: «یک آهنگساز چگونه اثرش را به وجود می آورد» و استاد جواب داده بود: «برای پاسخ به این سوال نمی توان فرمول خاصی ارائه داد و به طور مثال گفت که با بازی با شاسی های پیانو می توان آهنگی را پیدا و آن را کامل کرد. اما برای من امکان این هست که سر یک چهارراه شلوغ و وسط ازدحام یک خیابان ناگهان ریتم و آهنگ مورد علاقه خودم را پیدا کنم و بعد آن را به صورت آهنگ کاملی ارائه کنم.» و این مشخصه یک آهنگساز مردمی است.
در بین مردم و برای آنها اما مطابق با بهترین متودهای موسیقی اصولی و سالم. کسی که از 7 سالگی با راهنمایی پدر نت نویسی را می آموزد، اولین تانگوی خود را به نام «تانگوی مامانی» در سن ۶ سالگی می سازد و بعد به کلاس های اسماعیل مهرتاش راه می یابد و بعد سر کلاس های جواد معروفی، روح الله خالقی، عباس شاپوری حاضر می شود و از سن 11 سالگي عضو روزمُزد راديو مي شود و در سن 18 سالگي در کنسرواتور پاريس مشغول تحصيل می شود و ترکیبی می شود از دانش و شناخت موسیقی جهان و احساس و عاطفه موسیقی ایرانی. این گونه است که برای یکی از شناخته شده ترین گروه های «آلترناتیو راک» دنیا آهنگ می سازد و آهنگش هم به عنوان یکی از بهترین قطعات این گروه شناخته می شود و هم تم ایرانی دارد: آهنگ «Maybe I, Maybe You» برای گروه اسکورپیونز.
شاید من، شاید تو
بتونیم تغییری در دنیا ایجاد کنیم
ما به یک روح تبدیل می شویم
همچون گمگشته ای در تاریکی
شاید من، شاید تو
بتونیم راهی به ستاره ها پیدا کنیم
برای به دست آوردن روح امید
برای نجات دادن یک دل بی امید
تو به آسمان می نگری
با تمام اون پرسش های توی ذهنت
همه نیاز تو این است که به صدای قلبت گوش بسپاری
در دنیایی پر از درد
کسی اسمتو صدا می زنه
چرا ما به واقعیت تبدیلش نکنیم؟
شاید من، شاید تو
شاید من، شاید تو
برخی اوقات فقط رویا می بینیم
اما جهان سرد خواهد شد
بدون رویاپردازانی مثل تو
این ترجمه ی ترانه ای است که استاد روحانی برای گروه بسیار معروف اسکورپیونز ساخته است؛ قطعه ای که در سال ۲۰۰۳ در آخرین اجرای این گروه معروف در «راک هال» آلمان اجرا شد. نکته بسیار مهم در این قطعه استفاده از تم های ایرانی است. یعنی استاد حتی وقتی جهانی است، ایرانی است و این قطعه با همان تم ها و با ملودی بی نظیر استاد بسیار مورد توجه قرار گرفت و در زمان انتشارش درجدول «تاپ20» در رده نهم قطعات موسیقی دنیا قرار گرفت.
حکایت ما به استاد و پیام دوستداران موسیقی و هنر به بزرگمرد تاریخ موسیقی انوشیروان روحانی از متن همین ترانه است:
استاد روحانی!
شاید من، شاید تو
برخی اوقات فقط رویا می بینیم
اما جهان سرد خواهد شد

بدون رویاپردازانی مثل تو...

هیچ نظری موجود نیست: